این نیز احتمالاً اتفاق نخواهد افتاد: ما دیگر در فرهنگی زندگی نمیکنیم که در آن استعفا به عنوان یک مسیر افتخارآمیز برای مقامات دولتی که در مشاغل خود شکست میخورند تلقی میشود.
اما هزینه ها عمیق تر می شود. وقتی مردم می گویند “به علم اعتماد دارند”، احتمالاً منظور آنها این است که علم منطقی، تجربی، دقیق، پذیرای اطلاعات جدید، حساس به نگرانی ها و خطرات رقیب است. همچنین: متواضع، شفاف، پذیرای انتقاد، صادق در مورد آنچه که نمی داند، مایل به اعتراف به اشتباهات.
تبعیت فزاینده CDC از راهنمایی های پوشاننده آن هیچ یک از این موارد نیست. این صرفاً اعتمادی را که برای فعالیت به عنوان یک نهاد عمومی مؤثر نیاز دارد، تضعیف نمی کند. این کشور با نمایش بد ارزشها و شیوههایی که علم قرار است نمونهای از آنها باشد، خود را به شریکی ناخواسته برای دشمنان واقعی عقل و علم – نظریهپردازان توطئه و دستفروشان معالجهکننده – تبدیل میکند.
همچنین به طرز فکر تکنوکراتیکی که عادت ناخوشایندی فرض میکند که هیچ چیز با برنامههای بهخوبی طراحی شده بوروکراسی مشکلی ندارد خیانت میکند – به شرطی که هیچکس سر راه آن قرار نگیرد، هیچ کس دیدگاه مخالفی نداشته باشد، همه دقیقاً آنچه را که میخواهند انجام دهند، و تا زمانی که مقامات اقتضا کنند. این ذهنیتی است که زمانی بر این باور بود که چین مدل بسیار موفقی برای واکنش به بیماری همه گیر ارائه کرده است.
با این حال، هرگز این شانس وجود نداشت که دستورات ماسک در ایالات متحده به 100 درصد مطابقت داشته باشد یا اینکه مردم ماسک بزنند یا بتوانند به روشی استفاده کنند که به طور معناداری انتقال را کاهش دهد. بخشی از دلیل آن مربوط به عادات و فرهنگ آمریکایی است، بخشی از آن به محدودیت های قانون اساسی بر قدرت دولت، بخشی به طبیعت انسانی، بخشی از آن به نیازهای اجتماعی و اقتصادی رقیب، بخشی از آن به تکامل خود ویروس مربوط می شود.
اما دلیل هرچه که باشد، اجبار ماسک از همان ابتدا یک کار احمقانه بود. آنها ممکن است یک احساس کاذب از امنیت ایجاد کرده باشند – و بنابراین اجازه از سرگیری زندگی نیمه عادی را داده اند. آنها تقریباً هیچ کاری برای پیشبرد ایمنی خود انجام ندادند. گزارش کاکرین باید آخرین میخ در این تابوت خاص باشد.
یک درس پایانی وجود دارد. آخرین توجیه برای ماسک ها این است که، حتی اگر ثابت شود که آنها ناکارآمد هستند، به نظر می رسید یک روش نسبتا کم هزینه و به طور شهودی موثر برای انجام کاری علیه ویروس در روزهای اولیه همه گیری باشد. اما «انجام کاری» علم نیست و نباید خط مشی عمومی می بود. و مردمی که شهامت گفتن آنچنان را داشتند، سزاوار شنیدن آنها بودند، نه با تحقیر. آنها ممکن است هرگز عذرخواهی که سزاوارشان هستند را دریافت نکنند، اما اثبات آن باید کافی باشد.